دکتر کامل حسین زاده
آیا کسب و کار شما برای آینده آماده است؟

“زندگی به نسبت شجاعت فرد کوچک یا بزرگ می شود.” …
«انگیزه ساده است. …
“همیشه یک چالش جدید برای حفظ انگیزه شما وجود دارد.” …
“یا شما روز را می دوید، یا روز شما را اداره می کند.” …
“سخت ترین چیز تصمیم گیری برای عمل است، بقیه فقط سرسختی است.”
خبرنامه مشاور
سخنی با شما،
اگر تا به حال یک قدم به عقب برداشته باشید و محل کار خود را از نظر بگذرانید احتمالا متوجه می شوید که گاها رفتار یک فرد می تواند موج عظیمی در تنظیمات گروهی سایر کارکنان ایجاد کرده است. این فرد می تواند یکی از کارکنان عادی سازمان، یا یک ی از مدیران و یا یک مشاور جدیدی باشد که در سازمان شما همکاری می کند. این فرد خوب یا بد، توانسته است بهره وری و مشارکت همه را به سمت و سوی جدیدی سوق دهد.
مدیران بزرگ این را میدانند و میدانند که تشکیل تیم های کاری و حرکت دادن آنها به اهداف عالی تعیین شده یکی از دشوارترین کارهات. همه مدیران می خواهند نتیجه بگیرند اما به روش خودشان. متاسفانه عدم پیروی از مکانیزمهای موفق گاها سبب می شود تا برخی از مدیران بویژه مدیران جوان، اشتنباهات را مرتکب شوند که نتنها سازمان را به هدفش نمی رساند ، بلکه سبب از دست دادن نیروی انسانی خوب نیز می شود. در این مقاله سعی دارم به تعدادی از این اشتباهات که دیگر مدیران مرتکب شده اند ، اشاره ای مختصر داشته باشم تا شاید پراغ راهی باشد برای بعضی از شما مدیران عزیز.
کارهای زیادی وجود دارد که باید از آنها اجتناب کرد. سعی دارم با بازگوکردن تجارب مدیران باتجربه، برخی از رایج ترین اشتباهات مدیریتی را که دیده اند به اشتراک بگذارم تا از آینده نگری شما مدیر عزیز، موثر واقع شود. با در نظر گرفتن این مثالها، میتوانید از انجام اشتباهات مشابه جلوگیری کنید و در مسیر خود به سمت رهبری حرکت کنید.
در حالی که ضرب المثل “تقلب کن تا زمانی که آن را درست کنی” می تواند مفید واقع شود، اما نباید همیشه به به کار رود. یکی از اشتباهات رایج مدیریتی، عدم شفافیت با تیم خود در مورد شکاف های دانش است. به قول یکی از مدیران که می گوید:«یک اشتباه رایجی که مرتکب شدم این بود که سعی کردم به سؤالی که نمیدانستم پاسخ بدهم.” . گاهی اوقات اعضای تیم در مورد رویهها و بهبود فرآیندها خیلی بیشتر از مدیران میدانند. خب این عالیست بخاطر اینکه ایگونه افراد به همین خاطر استخدام شده اند. من همیشه گفته ام که مدیران باید افرادی را بکار گمارند تا به آنها بتوانند آویزان شوند نه افرادی که به مدیران متکی باشند و از خود هیچگونه حرکت خلاقانه در حل مشکلات احتمالی ، بروز ندهند.
وقتی مدیران به جای اینکه سعی کنند همه چیز را بدانند، بهتر است از تیم خود سوال بپرسند، بزرگی می گوید که کارکنان تمایل دارند به این درخواست ها با اعتماد و وفاداری بیشتری پاسخ دهند.
“به عنوان مدیر، ما باید یاد بگیریم بجای پاسخ دادن به سئوالی که نمی دانیم، بگوییم، این یک سوال عالی است. مطمئن نیستم. بگذار بروم آن را بفهمم.
گاهی اوقات، مدیران متوجه میشوند که فردی ضعیف عمل میکند و منتظر میمانند تا ببینند آیا این موضوع بهخودی خود اصلاح میشود یا خیر. اما تجربه من در چندین سال کار مدیریتی نشان می دهد یکی از مخربترین اشتباهات مدیریتی، زمانی است که مدیران از رویارویی با کارکنان خاطی و ضعیف اجتناب میکنند، بهویژه در اولین مراحل مشاهده مشکل.
مدیران گاهی اوقات سعی می کنند از پرداختن به این موضوع اجتناب کنند زیرا نمی خواهند کارمندان خود را ناراحت نمایند و یا به هر دلیل دیگر. “متاسفانه، این اشتباه اجازه می دهد تا مشکل ادامه یابد و به ناچار بدتر شود، که منجر به ناامیدی مدیر و سایر اعضای تیم می شود، این امر ممکن است سبب شود سایر اعضای تیم مجبور شوند کاستی های کارمند را جبران کنند.” مدیران ناگزیر باید پاسخ دهند، اما متاسفانه وقتی کار به این مرحله میرسد، اعتماد در محیط کار شکسته میشود.
“برای جلوگیری از این مشکل، میز را برای گفتگو زودتر باز کنید.” ” صمیمانه به این موضوع رسیدگی کنند و به کارمند فرصتی بدهند تا آنچه را که در جریان است توضیح دهد”. کارکنان ممکن است متوجه نشده باشند که عملکردشان رضایت بخش نبوده است، یا مممکن از دز محیط کاری شرایطی حاکم باشد که فرد ضعیف مورد نظر احساس و تمایل همکاری را از دست داده باشد. مدیر مسئول رفع این مشکل است نه هیچکس دیگر.
اندیشمندی میگوید: «یک مدیر مؤثر همه اعضای تیم خود را با استانداردهای یکسان نگه میدارد و اطمینان میدهد که این انتظارات توسط همه اعضای تیم قابل درک است. اگر به نظر می رسد که برخی از کارکنان نسبت به دیگران رفتار با رفتار ملایم ترمدیر برخوردار هستند رنجشی که ایجاد می کند می تواند مشارکت تیم شما را از بین ببرد.
“غلب، ناسازگاری ها ناشی از «نزدیکتر بودن» مدیران به اعضای تیم خاص نسبت به دیگران است. باید اضافه کنم هر تیمی اعضای قویتر و همچنین اعضای ضعیفتری دارد، اما مدیران باید انرژی یکسانی را روی هر فرد سرمایهگذاری کنند و آنها را مطابق با استانداردهای رفتاری یکسان نگه دارند.
برای جلوگیری از این اشتباه، مدیران جدید و مدیران امیدوار باید روانشناسی اولیه انسان را مطالعه کنند. دانش عملی پایه روانشناسی به مدیران این امکان را می دهد که بیشترین بهره را از تیم خود ببرند، تعارضات درون تیمی را به طور موثر حل کنند و محیطی جذاب و حمایتی را فراهم کنند.
یکی از بهترین توصیههای مدیریتی که مدتها پیش دریافت کردم این بود که هرگز بازخوردهای انتقادی زیادی را در فواصل زمانی کوتاه ارائه نکنم. ارسال بازخورد انتقادی به صورت ناگهانی باعث میشود که کارکنان احساس کنند هدف قرار گرفتهاند، مثل اینکه شما شخصاً چیزی علیه آنها دارید.
در عوض، در ابتدا مهمترین بازخورد را به آنها ارائه دهید و به آنها زمان بدهید تا آن را اعمال کنند.
اگر چیزهای زیادی وجود دارد که نمیتوان منتظر ماند، پیشنهاد میکنم با یک جلسه طولانیتر وقت بگذارید تا مسائل را بررسی کنید و به کارمند فرصتی بدهید تا بفهمد چه چیزی اشتباه است و هر چیزی را که لازم است بیان کند.
زمینه نقد خود را نیز در نظر داشته باشید. انتقاد در مقابل دیگران بی ادبانه است و احتمالاً باعث ناراحتی یا حالت دفاعی کارمند می شود. وقتی این اتفاق میافتد، شما خطر میکنید که هدفتان در مه خجالت یا احساسات جریحهدار، گم شود.
شفافیت برای بسیاری از مدیران سخت است که تعادل برقرار کنند. وقتی هر نوع اختلالی در محل کار وجود دارد، نگه داشتن برخی اطلاعات در سینه می تواند وسوسه انگیز باشد. اما مدیران باید تا حد امکان با کارمندان خود همراهی کنند.
“آنچه را که می دانید به حرفه ای ترین و متفکرانه ترین شکل ممکن به تیم خود بگویید.”
برای رسیدن به آن حرفه ای متفکرانه، پراتر توصیه می شود که هوش هیجانی و تأثیر آن در محل کار را آموزش دهید.
گاهی اوقات، مدیران استرسی که خود را احساس می کنند، آن را به اعضای تیم یا کارکنان خود منتقل می کنند. و یا ممکن است سعی کنند با تأکید بر عناصر استرس زای مشکل بوجود آمده، عملکرد تیم را تقویت کنند. من خود بارها در بعضی محیط های کاری مدیران زیادی را دیده ام که استرس زیادی را به تیمهایشان وارد میکردند و باور دارم این یک اشتباه بزرگ است.
بزرگی میگوید به جای احساس انگیزه، کارمندان خلاقیت خود را از دست میدهند و ترس زیادی برای تصمیمگیری احساس میکنند.
“شما می توانید زیردستان خود را با استرس زیاد بی حرکت کنید.”
بهعنوان مدیر، این وظیفه شماست که خواستههایی را که از بالاتر میآیند تنظیم کنید تا به موفقیت تیمتان کمک کنید. فقط اضطراب را به آنها انتقال ندهید – ابزارهای لازم را برای کمک به آنها در برآوردن خواسته ها فراهم کنید. این اشتباه را تا آنجا که یادم است، مدیران میانی و یا سرپرستان بیشتر مرتکب می شوند تا مدیران عالی
به خصوص در نیروی کار امروزی که بسیاری از ارتباطات به صورت دیجیتالی اتفاق میافتد، اکثر مدیران نمیتوانند از بهترین شیوههای ارتباطی برای پلتفرمهایی مانند Zoom®، Slack®، Microsoft Teams® و سایر ابزارهایی که شرکتهایشان استفاده میکنند، عقب بمانند.
به گفته یکی از مدیران توانمند، بسیاری از محلهای کاری به سمت مدلهای ترکیبی کار میروند که شامل کارمندانی میشود که در یک روز معین از راه دور کار میکنند. این بدان معناست که مدیران باید توانایی های ارتباطی خود را ارتقا دهند. “این ممکن است باعث بهبود سرعت تایپ آنها و یا نحوه برگزاری جلسات پربار زوم گردد.
سخنان کوتاه
- “تمام کاری که ما انجام می دهیم این است که از لحظه ای که مشتری به ما سفارش می دهد تا زمانی که پول نقد را جمع آوری می کنیم، به جدول زمانی نگاه کنیم. و ما با حذف هرگونه اتلاف و فعالیتهای بدون ارزش افزوده، این جدول زمانی را بهبود بخشیم.” تایچی اوهنو
- «اگر یک ساعت برای نجات دنیا وقت داشتم، پنجاه و پنج دقیقه را صرف تعریف مشکل میکردم و فقط پنج دقیقه را برای یافتن راهحل صرف میکردم. ” آلبرت انیشتین
- “بزرگترین اتاق در جهان اتاق پیشرفت است.” هلموت اشمیت
- “نگویید که نمی توان انجام داد، بلکه بگویید، شما هنوز نمی دانید چگونه این کار را انجام دهید.” توماس باتا
- “اندازه گیری اولین قدمی است که به کنترل و در نهایت به بهبود منجر می شود. اگر نتوانید چیزی را اندازه گیری کنید، نمی توانید آن را درک کنید. اگر نتوانید آن را درک کنید، نمی توانید آن را کنترل کنید. اگر نتوانید آن را کنترل کنید، نمی توانید آن را بهبود ببخشید.» اچ جیمز هرینگتون
- “کمال به دست می آید، نه زمانی که چیزی برای اضافه کردن وجود نداشته باشد، بلکه زمانی که چیزی برای حذف باقی نمانده باشد.” آنتوان دو سنت اگزوپری
- «اگر سؤالات درستی نپرسید، پاسخ درستی دریافت نمیکنید. سوالی که به روش درست پرسیده می شود اغلب به پاسخ خودش اشاره دار” ادوارد هادنت
- «کمال دست یافتنی نیست. اما اگر به دنبال کمال باشیم، می توانیم برتری را بدست آوریم. ” وینس لومباردی
- “اگر مشکل را به درستی تعریف کنید، تقریباً راه حل را دارید.” استیو جابز
- «بدون رشد و پیشرفت مستمر، کلماتی مانند پیشرفت، موفقیت و موفقیت معنایی ندارند. ” بنجامین فرانکلین