دکتر کامل حسین زاده
آیا کسب و کار شما برای آینده آماده است؟

“زندگی به نسبت شجاعت فرد کوچک یا بزرگ می شود.” …
«انگیزه ساده است. …
“همیشه یک چالش جدید برای حفظ انگیزه شما وجود دارد.” …
“یا شما روز را می دوید، یا روز شما را اداره می کند.” …
“سخت ترین چیز تصمیم گیری برای عمل است، بقیه فقط سرسختی است.”
خبرنامه مشاور
سخنی با شما،
وقتی به مشهورترین رهبران تجاری امروز فکر می کنیم، معمولاً استیو جابز، جف بزوس یا ایلان ماسک به ذهن ما خطور می کند. آنها اغلب به عنوان پیام آوران موفقیت و بدلیل موجه به تصویر کشیده می شوند. هنگامی که از استیو جابز در مورد استراتژی او پرسیده شد، گفت که استراتژی ما ابتدا تغییر شرکت، سپس تغییر صنعت و در نهایت تغییر جهان بود. این رویاپردازان بسیار موفق نه تنها قادر به «دیدن» آینده هستند بلکه می توانند آن را خلق کنند.
آیندهپژوهانی مانند اینها، با داشتن ذهنیتهای بسیار سوداگرانه، استراتژیهای شرکتهای خود را در درازمدت ترسیم میکنند، با آیندهنگری که دههها را در بر میگیرد، نه سالها. این نوع چشم انداز به آنها اجازه می دهد تا محصولات و خدماتی را ایجاد کنند که با چشم انداز بلندمدت آنها مطابقت داشته باشد و به نوعی پیشگویی خود تحقق بخش را آغاز کند. همانطور که آنها مکررا داستان این چشم انداز را تعریف می کنند، مغز مشتریانشان به ایده های آینده نگرانه رهبران عادت می کند و موفقیت چشم انداز آنها را تسریع و تضمین می کند.
مطالب فوق را صرفا بعنوان یک مثال آوردم وگرنه من خود وضعیت صنایع کشورمان را کم و بیش آشنا هستم و اعتقاد دارم شما کارآفرینان عزیز که سکان کسب و کارتان را با مهارت و البه به سختی ، در دست دارید، میتوانید برداشتهای خود از مطالب بالا را داشته باشید. در آستانه سال 1403 هستیم و امیدوارم مطالعه این مطالب مفید واقع شود.
کامل حسین زاده
تحقیقات نشان می دهد که مغز ما در واقع زمانی که به آینده فکر می کنیم تغییر می کند، حتی بیشتر از زمانی که به گذشته فکر می کنیم. این دیدگاه توسط استاد روانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا، مارتین سلیگمن، تکرار میشود که درباره انسانها بهعنوان آیندهنگر نوشتههای زیادی نوشته است. سلیگمن در مقاله ای در نیویورک تایمز در سال 2017 بیان می کند که آنچه در مورد انسان خردمند («مرد خردمند») منحصر به فرد است، این است که ما به فردا فکر می کنیم. ما به آینده فکر می کنیم. او میگوید این توانایی نگاه به آینده است که ما را قادر به ایجاد تمدن و ساختن فرهنگهایمان کرده است.
در واقع، سلیگمن پیشنهاد میکند «ما با در نظر گرفتن چشماندازهایمان پیشرفت میکنیم». ما به طور مداوم تصورات خود را از آینده خود تجدید نظر می کنیم. شاید جالب تر از همه این باشد که مغز ما در واقع برای نگاه کردن به آینده ساخته شده است. به گفته سلیگمن، «نگاه به آینده، آگاهانه و ناخودآگاه، عملکرد مرکزی مغز بزرگ ما است، همانطور که روانشناسان و دانشمندان علوم اعصاب کشف کرده اند – البته با تأخیر، زیرا در قرن گذشته اکثر محققان تصور می کردند که ما زندانی های گذشته هستیم. و حال.»
بنابراین، چگونه افکار خود را در مورد آینده به بهبود آنچه امروز در حال وقوع است تبدیل می کنید؟ بیایید کمی عمیق تر کاوش کنیم.
آینده پژوهی نوآوری نیست
هم نوآوری و هم آینده نگری برای پیشرفت بشر ضروری هستند، اما نباید با یکدیگر اشتباه گرفته شوند. به عنوان مثال، رهبران کسب و کار بیش از حد مشتاق ساختن آینده صنایع خود هستند و اغلب مدیران ارشد نوآوری خود را موظف میکنند تا مسیر رسیدن به آنجا را ترسیم کنند و روندهای صنعت را در طول مسیر پیشبینی کنند.
متأسفانه، استراتژیهای نوآوری بر روی استفاده از آنچه در حال حاضر در دسترس است برای حل چالشهای تجاری فوری تمرکز دارند. در حالی که این به شرکت ها کمک می کند تا در زمان حال حرکت کنند، اما واقعاً به هدف بزرگتر ترسیم چشم انداز بلندمدت آینده کمک نمی کند.
این دوگانگی به درستی توسط امی وب، آینده پژوه کمی و استاد آینده نگری استراتژیک در دانشکده بازرگانی استرن دانشگاه نیویورک توصیف شده است:
«از افسران ارشد استراتژی و کسانی که مسئول انتخاب جهت سازمان خود هستند، اغلب خواسته می شود جلسات «بینش» را تسهیل کنند. این به تیمها کمک میکند تا ایدههای خود را طوفان فکری کنند، اما جایگزینی برای تفکر انتقادی درباره آینده نیست. برنامههای استراتژیک یک، سه یا پنج ساله نیز در اکثر سازمانها به یکی از اجزای اصلی تبدیل شدهاند، اگرچه برای پرداختن به اهداف عملیاتی کوتاهمدت مفید هستند. عدم قطعیت عمیق مستلزم سؤالات عمیق است و پاسخ ها لزوماً به یک تاریخ ثابت در آینده وابسته نیستند. کجا می خواهید تاثیر داشته باشید؟ برای رسیدن به موفقیت چه چیزی لازم است؟ چگونه سازمان برای رویارویی با چالش های موجود در افق تکامل خواهد یافت؟ اینها انواع سؤالات عمیق و اساسی هستند که با برنامه ریزی بلندمدت به بهترین وجه مورد بررسی قرار می گیرند.
نوآوری یک رویکرد واکنشی برای امروز است، در حالی که آینده پژوهی یک مسیر فعال برای فردا است
مبتکران و آینده پژوهان یکسان نیستند. در واقع آنها بسیار متفاوت هستند. نوآوران به تدریج راههای جدیدی برای بهرهبرداری از منابع، فناوریها و شرکای موجود پیدا میکنند که آنها را یک یا دو قدم جلوتر میبرد. از سوی دیگر، آیندهپژوهان مخل، با پیشبینی آنچه در آینده خواهد آمد، پیشبینیها و پیشبینیهای مورد انتظار خود را پیشبینی میکنند و از سناریوهای مختلف برای توسعه خط لوله نوآوری خود استفاده میکنند.
سخنان کوتاه
- “تمام کاری که ما انجام می دهیم این است که از لحظه ای که مشتری به ما سفارش می دهد تا زمانی که پول نقد را جمع آوری می کنیم، به جدول زمانی نگاه کنیم. و ما با حذف هرگونه اتلاف و فعالیتهای بدون ارزش افزوده، این جدول زمانی را بهبود بخشیم.” تایچی اوهنو
- «اگر یک ساعت برای نجات دنیا وقت داشتم، پنجاه و پنج دقیقه را صرف تعریف مشکل میکردم و فقط پنج دقیقه را برای یافتن راهحل صرف میکردم. ” آلبرت انیشتین
- “بزرگترین اتاق در جهان اتاق پیشرفت است.” هلموت اشمیت
- “نگویید که نمی توان انجام داد، بلکه بگویید، شما هنوز نمی دانید چگونه این کار را انجام دهید.” توماس باتا
- “اندازه گیری اولین قدمی است که به کنترل و در نهایت به بهبود منجر می شود. اگر نتوانید چیزی را اندازه گیری کنید، نمی توانید آن را درک کنید. اگر نتوانید آن را درک کنید، نمی توانید آن را کنترل کنید. اگر نتوانید آن را کنترل کنید، نمی توانید آن را بهبود ببخشید.» اچ جیمز هرینگتون
- “کمال به دست می آید، نه زمانی که چیزی برای اضافه کردن وجود نداشته باشد، بلکه زمانی که چیزی برای حذف باقی نمانده باشد.” آنتوان دو سنت اگزوپری
- «اگر سؤالات درستی نپرسید، پاسخ درستی دریافت نمیکنید. سوالی که به روش درست پرسیده می شود اغلب به پاسخ خودش اشاره دار” ادوارد هادنت
- «کمال دست یافتنی نیست. اما اگر به دنبال کمال باشیم، می توانیم برتری را بدست آوریم. ” وینس لومباردی
- “اگر مشکل را به درستی تعریف کنید، تقریباً راه حل را دارید.” استیو جابز
- «بدون رشد و پیشرفت مستمر، کلماتی مانند پیشرفت، موفقیت و موفقیت معنایی ندارند. ” بنجامین فرانکلین
مبتکران و آینده پژوهان یکسان نیستند. در واقع آنها بسیار متفاوت هستند. نوآوران به تدریج راههای جدیدی برای بهرهبرداری از منابع، فناوریها و شرکای موجود پیدا میکنند که آنها را یک یا دو قدم جلوتر میبرد. از سوی دیگر، آیندهپژوهان مخل، با پیشبینی آنچه در آینده خواهد آمد، پیشبینیها و پیشبینیهای مورد انتظار خود را پیشبینی میکنند و از سناریوهای مختلف برای توسعه خط لوله نوآوری خود استفاده میکنند.
نویسندگان، استراتژیستهای شرکتی، مشاوران آیندهنگری، بازاریابان، مدیران سرمایهگذاری، تحلیلگران ریسک، توسعهدهندگان بازار پیشبینی… همه میتوانند آیندهپژوه باشند. آینده پژوهان که گاهی تحلیلگران روند نامیده می شوند، بیشتر از تلاش برای پیش بینی آینده انجام می دهند – آنها پیش بینی ها و احتمالات مربوط به آینده را بررسی می کنند و خود و سازمانشان را فرسنگ ها جلوتر از رقبا قرار می دهند.
اگر آماده هستید که آینده پژوه شوید، یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام دهید این است که بانک ایده خود را بسازید. در SAMC، ما اغلب به مشتریان خود می گوییم که هر چه ایده های بیشتری داشته باشید، احتمال بیشتری دارد که «ایده های بزرگ» داشته باشید. سر چهارراه ها می آیند. ذهن شما فقط باید گزینه های فراوانی داشته باشد. سپس مغز شما به احتمال زیاد یک لحظه “آها” خواهد داشت و شروع به دیدن چیزها از طریق یک لنز تازه می کند. ما یک وبلاگ در این مورد نوشته ایم که می توانید آن را اینجا بخوانید.
ممکن است بپرسید، این رویاپردازان از چه ابزارهایی برای تصور و آماده شدن برای آینده استفاده می کنند و آیا شما هم می توانید از آنها استفاده کنید؟ یکی از بینش های کلیدی از الکساندرا لویت، شریک PeopleResults و نویسنده کتاب “Humanity Works: Merging Technologies and People for the Workforce of the Future” بدست می آید. او میگوید که آیندهپژوهان ذهن خود را با ایدههای فراوانی پر میکنند، سپس با متخصصان حوزه خود در مورد آنچه که متصور هستند مشورت میکنند.
پس چگونه می توان آینده پژوه شد؟ در اینجا چند ابزار برای شروع شما وجود دارد.
برنامه ریزی سناریو به گفته فوربس، برنامه ریزی سناریو مستلزم ایجاد گروهی از واقعیت های بالقوه در مورد آنچه ممکن است در آینده کسب و کار و به طور خاص، سازمان شما اتفاق بیفتد. این نوع برنامهریزی آینده، عدم قطعیتها، اختلالات عمدهای که احتمالاً بر کسبوکار شما تأثیر میگذارد، پیامدهای هر واقعیت بالقوه و نحوه تنظیم استراتژی مناسب در صورت تحقق واقعیتهای خاص را در نظر میگیرد. این را به عنوان تصورات فعال در نظر بگیرید. شما به معنای واقعی کلمه در حال تلاش برای تغییر داستان در مغز خود از آنچه امروز فکر می کند درست است به آنچه ممکن است فردا اتفاق بیفتد تغییر دهید.
بررسی زیست محیطی. اما این آینده بالقوه دقیقاً چیست؟ آکشی شارما از کارآفرین میگوید خوب، وقتی زمانی را صرف اسکن افق میکنید، شروع به فرمولبندی یک دیدگاه جامع و فراگیر از جهان میکنید. این اسکنهای گسترده شامل تحقیقات و گزارشهای گسترده در مورد روندهای جهانی، اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی است که احتمالاً بر کسبوکار، صنعت و رقبای شما تأثیر میگذارد، و همچنین اینکه چگونه محیطی که کسبوکار شما در آن فعالیت میکند احتمالاً تغییر میکند. چندین سال آینده آنها همچنین مروری بر فرصتها و چالشهای سازمان شما در سالهای آینده دارند، زیرا اکنون کسبوکار خود را بخشی از یک اکوسیستم بزرگتر میبینید. شما فقط در یک فضای بازار شناخته شده رقابت نمی کنید – شما به سمت ناشناخته ها پیش می روید که در آن همه چیز، از جمله مشتریان شما، در حال تغییر است.
روش دلفی روش نظرسنجی دلفی یک فرآیند پیشبینی است که بر اساس نتایج دورهای متعدد پرسشنامهها برای گروهی از متخصصان صنعت شما ارسال میشود. این نظرات متخصص به شما کمک می کند گروهی از سناریوهای بالقوه آینده را طراحی کنید. در دور اول پرس و جو، از پانل خواسته می شود تا پیشرفت هایی را فهرست کند که بیشترین تأثیر را بر تجارت شما در آینده نزدیک خواهد داشت. بر اساس ایده هایی که ایجاد می شود، ممکن است یک نظرسنجی دوم برای به دست آوردن اجماع در مورد این ایده ها در مقیاس بزرگتر ایجاد کنید، یا ممکن است برای دریافت ترکیبی از نظرات به پانل بازگردید. هدف دستیابی به دقیق ترین پاسخ از طریق اجماع است.